




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


در کنار زرافهها بهصرف نمایش دلفینها و میمونها
کدام باغوحش؟ سافاری ورلد بانکوک، تایلند
در شهر بانکوک به باغوحشی رفتم که تصور من را درباره محل نگهداری حیوانات تغییر داد! تفریحات در باغوحش سافاری ورلد بانکوک به قدری زیاد است که شاید در توصیف نگنجد. این باغوحش در زمینی به وسعت 200 هکتار بیش از 30 سال قدمت دارد. محوطه باغوحش بسیار زیبا بود و به وسیله پنکههای بزرگی که مدام آب را اسپری میکردند، میزان سردی و گرمی و رطوبت فضا تنظیم می شد و حس خوبی را به گردشگر و حیوانات منتقل میکرد. همچنین پوشش گیاهی باغوحش، بسیار متنوع و زیبا بود. پس از خرید بلیت و ورود در ابتدا نقشه باغوحش و نمایشها یا به اصطلاح شوهایی که از صبح تا عصر قرار بود در ساعتهای خاصی برپا شوند، در اختیار ما قرار گرفت. یک برنامهریزی بسیار دقیق که ساعات بسیار مفرحی را برای گردشگر در نظر گرفته بود.
چشمدرچشم با زرافهها در طبقهدوم!
ابتدا وارد قسمت نگهداری از زرافهها شدیم ، جایی که در یک دشت وسیع، زرافهها با خاطری آسوده در حال گذران زندگی بودند و ما در طبقه دوم یک ساختمان بودیم که میتوانستیم سر یک زرافه را روبهروی خود ببینیم. برای من خیلی جالب بود و هیچ وقت تصوری از ارتفاع واقعی یک زرافه نداشتم!
نقاشی دلفینها و مسابقه بوکس میمونها
ساعت نزدیک 10 صبح بود که راهنمایان از ما خواستند به سرعت به سمت اولین محل نمایش برویم. بله، دلفینشو که بسیار لذت بردم. دلفینها و شیرهای دریایی که به راحتی به تمام فرمانهای مربی خود گوش میدادند و از پرش و عبور از حلقه تا نقاشی کردن، همه این فعالیتها را انجام میدادند. بعد از پایان این نمایش در محوطه قدم زدیم و از دیدن بقیه حیوانات لذت بردیم و سپس دستور رفتن به محل نمایش بعدی صادر شد، میمون شو که با سرو صدای بسیاری همراه بود و همیشه میدانیم که میمونها و شامپانزهها برای همین ادا و اطوارها ساخته شده اند و ما را با حرکاتشان خنداندند. البته برنامه ویژه این قسمت، مسابقه بوکس میمونها بود.
تجربه ترس مرگبار در وسط دریاچه
بعد از آن برای قایقسواری روی رودخانه و دریاچه آماده شدیم. پا زدیم و وارد یک منطقه به شدت ترسناک در سکوت مطلق شدیم که ناگهان چیزی به پرههای قایق گیر کرد و من از شدت ترس نمیتوانستم آب دهانم را قورت دهم که بعد از یک عقب و جلو کردن پدالها، پرههای زیر قایق آزاد شد و فهمیدیم که به لجنهای کف دریاچه گیر کرده بود. این جا از ترس داشتم سکته میکردم.
با خودرو در کنار شیر ، پلنگ و ...
بعد از آن نوبت کابوی شو رسید که بسیار هیجانانگیز بود و با کلی انفجار و بکشبکش و پرش از ارتفاع همراه بود. چندین نمایش دیگر هم بود که من فرصت تماشای همه را نداشتم. بعد از آن سوار بر یک خودروی ویژه وارد حیاتوحش شدیم، جایی که حیوانات وحشی مثل شیر ، پلنگ ، ببر ، فیل و ... رها بودند و ما محصور. لحظات دلهرهآوری بود. من هم مثل بقیه افراد حاضر در آن جا فکر میکردم اگر مثل فیلمها یک دفعه ماشین بایستد و دچار مشکلی شود، چه کنیم؟ اما احساسی که حداقل به من از حیوانات منتقل می شد این بود که حالشان خوب است. خلاصه که یک روز کامل برای بازدید این باغ وحش زیبا کم بود.
ورود به قفس حیوانات با پاکت غذا
کدام باغوحش؟ بهشت پرندگان لنکاوی، مالزی
باغوحشی که واقعا برای من تجربههای فراموشنشدنی به همراه داشت، بهشت پرندگان لنکاوی در کشور مالزی بود. جایی که در بدو ورود ما متوجه پاکتهای جالبی شدیم. این پاکتها شامل یک پاکت بزرگ بود که در آن پاکتهای کوچکی قرار داشت و در هرکدام از پاکتهای کوچک، انواع سبزیجات و دانههای خوراکی بود. قضیه جالب این بود که این پاکتها به گردشگرها فروخته میشدند و خرید آن اجباری بود. بنابراین ما یک پاکت گرفتیم و همراه یک راهنمای انگلیسیزبان، وارد محوطه باغ وحش شدیم.
ارائه توضیحات و باز شدن در قفس
به هر قفسی که میرسیدیم، راهنما ابتدا توضیحی درباره حیوان یا پرنده میداد و سپس پاکت غذایی مخصوص آن حیوان را به ما نشان میداد. سپس در قفس را باز میکرد، ما وارد قفس میشدیم و زیباترین حس این بود که درون قفس به جای آن که حیوانات از ما فرار کنند، همه به طرفمان میدویدند و ما از داخل پاکت به آنها غذا میدادیم. غیر از حیوانات وحشی، وارد تکتک قفسها شدیم و از غذا دادن به حیوانات با دست خودمان لذت بردیم. در این بین، قفس خرگوشها برای من از همه جذابتر بود چون تعداد زیادی خرگوش در رنگهای مختلف دورم جمع شده بودند و غذا میخواستند.
عکس یادگاری با شاهین
در بیشتر باغوحشهای جهان، محلهایی برای عکس گرفتن گردشگر با حیوانات وجود دارد. اما در باغوحش مالزی تقریبا محدودیتی برای این کار وجود نداشت. من با یک طوطی بر شانه و یک شاهین روی دستی که دستکش داشتم، عکس گرفتم اما به شدت کار دلهرهآور و ترسناکی بود و اصلا جرئت نکردم مثل خیلیها با شیر یا پلنگ عکس بگیرم.
شایان ذکر است پارک حیات وحش لنکاوی خانه ۱۵۰۰ پرنده آزاد و زیبا در محیط های مجزا و راحت بود که تا حد امکان بسیار مشابه زیستگاههای طبیعی برای هر کدام از گونههای این پرندگان طراحی شده بود. همچنین آبشاری مصنوعی که ساخت دست انسان است، به ارتفاع ۱۵ متر در این پارک خودنمایی می کند که بسیار زیبا و شگفتانگیز است. طبیعت و گیاهان استوایی این پارک مسحور کننده است.
تماشای پاندا و پنگوئن در سرمای پکن
کدام باغوحش؟ باغوحش پکن، چین
یکی دیگر از این باغوحشها که از نزدیک بازدید کردم، در کشور چین و شهر پکن بود. البته به دلیل این که من فصل مناسبی را برای این سفر انتخاب نکرده بودم، بیشتر مناطق دیدنیاش، جذابیت خودش را از دست داده بود. ماه بهمن شاید آن قدر سرد نبود اما بادهای سرد بدی میوزید که به حیوانات بیچاره اجازه بیرون آمدن از خانهشان را نمیداد ولی بالاخره ما رفتیم!
پانداهایی که تحویل مان نگرفتند!
آن جا هم دلفینشو و نمایشهای دیگر داشتند اما نه به وسعت و زیبایی تایلند. پانداها معروفترین حیوان این باغوحش بودند زیرا در کمتر باغوحشی در دنیا، پاندا یافت میشود. از دیگر حیوانات جالب در باغوحش پکن ، ببرهای شمال شرقی چین، گوزن میلو، میمونهای طلایی و دیگر حیوانات بومی چین بودند. اما برای من جالب بود که از صبح و در کل مدت بازدید تمام کارکنان و راهنماها برای ساعت ۳ نقشه میکشیدند و قول ساعت 3 را به ما میدادند که راس ساعت 3 پاندا شو برگزار می شود و خستگی تان در خواهد رفت. همه منتظر آن لحظه بودیم و ساعت 3 دور محوطه قفس پاندا جمع شدیم و بعد از کلی انتظار بالاخره دو پاندا از قفس بیرون آمدند و یک دور کوچک زدند و به داخل برگشتند! بعد فهمیدیم که این حیوان خیلی کمیاب و در خطر انقراض است و در این باغوحش تدابیر ویژه ای برای نجات و بازگشت آن ها به چرخه طبیعی اندیشیده میشود بنابراین اگر تمایلی به اجرا نداشته باشند، به آنها سخت نمیگیرند!
پنگوئنها در فضایی شبیه قطب
یکی دیگر از حیواناتی که دیدنش در این باغ وحش برای من جالب بود، پنگوئنها بودند. آنها در فضایی که مثل قطب شبیهسازی شده بود، کوه و دریاچهای کوچک در دمایی مناسب که شبیه منطقه زیستطبیعیشان بود، بدون توجه به رفت و آمد مردم روزگار میگذراندند.
رژه فیلها و لاکپشتهای حیرتانگیز
کدام باغوحش؟ یتیمخانه فیلها، سریلانکا
سریلانکا کشوری با طبیعت بکر و سرشار از آرامش است. در این کشور به دو باغوحش معروف سر زدم، اولی یتیمخانه فیلها و دومی مرکز پرورش لاکپشتها. در یتیم خانه فیلها سر ساعت خاصی فیلها را برای شنا و استحمام به سمت رودخانه میبردند و آنها بعد از کلی بازیگوشی به سمت یتیمخانه باز میگشتند. این رژه منظم برای بازگشت به خانه، واقعا دیدنی و توام با سرو صدای زیاد بود. در آن جا من تجربه غذا دادن به فیل ها را داشتم که واقعا لذتبخش بود. در مرکز پرورش لاکپشت ها هم دیدن ابعاد بسیار کوچک و بسیار بزرگ لاک پشتها، من را حیرت زده کرد. در این باغوحش، اجازه دستزدن به لاکپشتها را نداشتیم و فقط برای لحظاتی، شاهد زندگی کسلکننده این حیوان تنبل بودیم!
یک ایده جالب!
در این متن سعی کردم درباره تجربه شخصی خودم از دیدن باغوحش در جاهای مختلف دنیا بنویسم اما بعد از این بازدیدها و تجربهای که اکنون دارم، اصلا دوست ندارم دیگر به هیچ باغوحشی بروم چون احساس میکنم هر چقدر هم خوب با حیوانات برخورد بشود، باز هم محیط طبیعی زندگی خودشان نمیشود. ولی در مقایسه با کشورهای دیگر امیدوارم که در ایران به حیوانات اهمیت بیشتری داده شود و ایده فروش غذای حیوانات در ورودی باغ وحشها برای کمک به تغذیه حیوانات با هدف کسب درآمد که جالب و قابلتامل است، اجرایی شود تا حداقل حیوانات گرسنه نمانند و آزار کمتری را تحمل کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی روز گذشته در تشریح ماجرای دستگیری اعضای این باند خطرناک به خراسان گفت: طی چند ماه گذشته، تجزیه و تحلیل گروه های کارشناسی درباره محتویات پرونده های جرایم خشن، حکایت از آن داشت که شگردی از زورگیری در خیابان های خلوت مشهد رو به افزایش است و روندی صعودی دارد.
سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: با به دست آمدن این اطلاعات، بی درنگ گروههای تخصصی از کارآگاهان زبده با نظارت مستقیم سرهنگ مرادی(رئیس اداره مبارزه با سرقت) وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کردند چرا که وقوع جرایم خشن موجب ایجاد نگرانی و احساس ناامنی در جامعه می شود و با تاکید صریح سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) این جرایم خط قرمز پلیس است که باید با حساسیت ویژه ای پیگیری شود.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: ریشه یابی های کارشناسی درباره شگرد زورگیران و مناطق جغرافیایی وقوع جرم، کارآگاهان را به سوی موتورسوار 24 ساله ای به نام «مهرداد» کشاند که سال گذشته توسط کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن و به جرم زورگیری های گسترده دستگیر شده بود. وی اضافه کرد: در حالی که پلیس احتمال می داد این مجرم خطرناک در زندان باشد اما بررسی تصاویر صحنه های زورگیری نشان داد که او همچنان به تبهکاری های خود ادامه می دهد. سرهنگ شفیع زاده اضافه کرد: بررسی های تخصصی پلیس با هماهنگی دستگاه قضایی بیانگر آن بود که این مجرم 24 ساله، پس از محاکمه در دستگاه قضایی و با صدور حکمی قاطع به تحمل 11 سال زندان محکوم شده است اما در اثنای رسیدگی به پرونده، متواری شده و دوباره باند مخوف دیگری برای ادامه تبهکاری هایش تشکیل داده است.
وی گفت: این درحالی بود که دستور دستگیری وی از سوی قضات اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد نیز صادر شده و از مدتی قبل تحت تعقیب قرار داشت.
رئیس پلیس با تجربه آگاهی خراسان رضوی در ادامه این گفت وگوی اختصاصی و با اشاره به آغاز عملیات های سری و نامحسوس کارآگاهان برای شناسایی مخفیگاه «محکوم فراری» افزود: با صدور دستوری ویژه از سوی سردار سرتیپ تقوی، برای پایان دادن به تبهکاری های اعضای این باند خطرناک که برخی از تصاویر صحنه های زورگیری آن ها در فضای مجازی نیز منتشر شده بود بلافاصله گروه ورزیده ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ "جواد میش مست" به رصدهای اطلاعاتی پرداختند تا این که مشخص شد این محکوم فراری و دیگر همدستانش در یک کافه "قلیان کشی" دورهم جمع می شوند تا اقدامات مجرمانه خود را برنامه ریزی کنند. وی خاطر نشان کرد: ردیابی های ویژه که به طور شبانه روزی ادامه داشت بالاخره ساعت حضور اعضای این باند مخوف در پاتوق مذکور را برای کارآگاهان نمایان کرد و آنان در ساعت 2 بعدازظهر بیست و هفتم آذر و در پوشش های مبدل این کافه زیرزمینی در بولوار طبرسی شمالی را به محاصره درآوردند و سپس در یک عملیات هماهنگ و ضربتی مهرداد (محکوم فراری) را به همراه 4 عضو دیگر این باند به دام انداختند .
سرهنگ جواد شفیع زاده اضافه کرد: در بازرسی بدنی از متهمان 4 دستگاه گوشی تلفن سرقتی کشف شد و آنان برای انجام بازجویی های تخصصی به دایره مبارزه با جرایم خشن انتقال یافتند. وی با قدردانی از صدور دستورات قاطع قضایی توسط قاضی "قنبری راد" (قاضی شعبه 607 دادسرای عمومی و انقلاب) تصریح کرد: در ادامه این عملیات بلافاصله کارآگاهان با دستورات ویژه مقام قضایی مخفیگاه اعضای این باند را نیز مورد بازرسی قرار دادند که بیش از 40 دستگاه گوشی تلفن سرقتی از لای پتو در مخفیگاه سردسته این باند خطرناک کشف شد که بررسی سریال آن ها نشان داد؛ گوشی های مذکور را فقط طی یک ماه گذشته از شهروندان زورگیری کرده اند .
این مقام انتظامی ادامه داد: با توجه به اهمیت و حساسیت پرونده های زورگیری در مشهد، تحقیقات درباره جرایم خشن اعضای این باند با هماهنگی مقام قضایی وارد مرحله جدیدی شد و متهمان پرونده به 200 فقره زورگیری با قمه اعتراف کردند، به گونه ای که تاکنون 123 تن از مال باختگان که طعمه اعضای این باند قمه کش قرار گرفتهاند با مراجعه به پلیس آگاهی آنان را شناسایی کرده اند.
سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده با اشاره به این که اعضای این باند تبهکاری بین 18تا 24 سال دارند، خاطر نشان کرد: بررسی های بیشتر درباره دیگر افراد مرتبط با این باند همچنان ادامه دارد و شهروندانی که طعمه باند "محکوم فراری " شده اند برای شناسایی آنان به دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی مراجعه کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دبیر از بنا برنامه المپیکی خواست
ائتلاف علیه آقای خاص جواب نداد
شبکه های اجتماعی
اثر پروانهای بازوبند کاپیتانی «رونالدو»
ماجرای اشتباه بزرگ داور، عصبانیت شدید «کریس» در بازی با صربستان و نجات جان یک کودک 6 ماهه از مرگ چه بود؟
نجات شکوندی| روزنامه نگار
منبع: marca.com
اشتباه داور و آتش نشان زرنگ
داستان از این قرار است که در واپسین دقایق این بازی جنجالی، شوت رونالدو توسط مدافع صربستانی در حالی که کامل از خط دروازه عبور کرده بود، بیرون کشیده شد. داور که در آن بازی از داشتن سیستم VAR هم محروم بود، گل سالم این مهاجم پرتغالی را مردود اعلام کرد و بازی با همان نتیجه 2بر2 به اتمام رسید. رونالدو بعد از این اتفاق که با پایان بازی هم یکی شده بود، با کوبیدن بازوبند کاپیتانی به زمین و در حالی که به دلیل اعتراض شدید کارت زرد هم دریافت کرده بود، پیش از همه افراد داخل مسابقه به رختکن رفت. داور هلندی (دنی مکلی) هم بعد از بازی عذرخواهی کرد و گفت: «به عنوان یک تیم داوری، ما همیشه سخت کار میکنیم تا تصمیمات خوبی بگیریم. اما وقتی به این شکل و به دلیل اشتباهات داوری در اخبار هستیم، اصلا خوشایند ما نیست». اما این اتمام کار نبود. این بازوبند پس از مسابقه توسط جورج ووکیچویچ، یک
آتش نشان کشیک در مسابقه، برداشته شد و در اختیار گروه خیریه قرار گرفت.
فروش بازوبند و تامین هزینه عمل یک کودک
بعد از آن یک گروه بشردوستانه محلی در صربستان بازوبند آبی کاپیتان تیمملی پرتغال را در یک مناقصه آنلاین قرار دادند تا هزینه درمان پزشکی(گاوریلو جورجویچ)، پسر شش ماهه مبتلا به آتروفی عضلانی نخاعی را تامین کنند. این بازوبند جنجالی سرانجام در یک حراج سه روزه که به دلیل پیشنهادهای هنگفت غیر واقعی بدون جنجال هم سپری نشده بود به مبلغ 64 هزار یورو به یک پیشنهاد دهنده ناشناس فروخته شد. بعد از این اتفاق، آن کودک از مرگ حتمی نجات پیدا کرد.
شروع آرام طولانیترین قصه تلویزیون
سریال 250 قسمتی «برف بیصدا میبارد» با بازی پوریا پورسرخ، آتیلا پسیانی، الیکا عبدالرزاقی و فرهاد آییش از شبکه 3 روی آنتن رفته است
مائده کاشیان


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جواد امام : آقای روحانی از این دیدار بسیار ابراز رضایتمندی کرده بود
ایمانی: این دیدارها چیز عجیب و غریبی نیست


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
